برخلاف تصور عموم، شاخص سنجش ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر، نه «نرخ برابری» آن، بلکه «برابری قدرت خرید» است. برابری قدرت خرید نوعی شاخص اقتصادی است که بهعنوان تکنیکی برای تعیین ارزش پولهای مختلف بکار میرود و نوعی نرخ مبادله تلقی میشود که برابر با نسبت هزینههای دو سبد کالای یکسان، در دو جامعه برحسب ارزهای ملی است.
برخلاف تصور عموم، شاخص سنجش ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر، نه «نرخ برابری[1]» آن، بلکه «برابری قدرت خرید» است. برابری قدرت خرید نوعی شاخص اقتصادی است که بهعنوان تکنیکی برای تعیین ارزش پولهای مختلف بکار میرود و نوعی نرخ مبادله تلقی میشود که برابر با نسبت هزینههای دو سبد کالای یکسان، در دو جامعه برحسب ارزهای ملی است.
به زبان ساده اگر 1 دلار آمریکا معادل 42.000 ریال باشد، یا به عبارت سادهتر اگر 1 دلار آمریکا معادل 4200 تومان باشد، این به معنای ارزش بیش از 4 هزار برابری دلار نسبت به تومان نیست. طبق گزارش صندوق بینالمللی پول در سال 2018، «نرخ برابری خرید» دلار آمریکا نسبت به تومان 1025 است. درواقع برای خرید یک سبد کالا مشابه، یک ایرانی حدود 1000 تومان و یک آمریکایی 1 دلار باید پرداخت کند .
اگر فرض کنیم که مصرفکننده در کشور ایران، 10 هزار تومان و در کشور آمریکا 14 دلار بابت خرید یک پاکت سیگار[2] پرداخت کند؛ نسبت 10 هزار تومان به 14 دلار برابر 714 خواهد بود که از تقسیم نرخ تومان به دلار (4200) و نرخ برابری قدرت خرید دلار نسبت به تومان (1025) فاصله دارد. بنابراین سیگار در ایران با هر معیاری ارزانتر از آمریکا است. اما نوشابه در ایران با قیمت 3 هزار تومان در مقایسه با نوشابه آمریکا با قیمت 2.34 دلار[3] ، با توجه به نرخ برابری قدرت خرید دلار نسبت به تومان گرانتر محسوب میشود.
درست است که مهمترین شاخص برای مقایسه ارزش ارزها، برابری قدرت خرید است ولی این شاخص نیز، صرفاً ارزش واحد پولها را با یکدیگر مقایسه میکند. برابری قدرت خرید به تنهایی نمیتواند توضیح دهد که هر فرد صرفنظر از ارزش واحد پولی کشورش، چند واحد پول به دست میآورد و درواقع چقدر رفاه اقتصادی دارد. بنابراین صرف قدرتمند بودن یک ارز، مزیت محسوب نمیشود و برای سنجش رفاه اقتصادی از شاخص «سرانه تولید ناخالص داخلی بر پایه برابری قدرت خرید» کمک گرفته میشود تا متوسط رفاه هر شهروند در دنیا مشخص شود.
طبق گزارش صندوق بینالمللی پول در سال 2017، سرانه تولید ناخالص داخلی بر پایه برابری قدرت خرید، برای هر آمریکایی و ایرانی به ترتیب 59،4965 و 20،030 دلار[4] در سال است. با توجه به «سرانه تولید ناخالص داخلی بر پایه برابری قدرت خرید» اگر یک ایرانی و آمریکایی یک ساعت، کاری مشابه را انجام دهند؛ با درآمدشان فرد آمریکایی حدود 3 برابر جنس بیشتری میتواند خرید کند.
در تصویر اینفوگرافیک زیر، قدرت واقعی پولهای دنیا نمایش داده شده است. برای دریافت تصویر در اندازه بزرگتر، روی آن کلیک کنید.